درس سوم: پارت اول افعال - آموزش اسپرانتو
دوشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
با عرض سلام و خسته نباشید، طبق قولی که داده بودم میخوام افعال رو براتون توضیح بدم، برای اینکه فشار زیادی بهتون نیاد و بهتر بتونم براتون مثال بزنم، این درس رو به دو قسمت تقسیم کردم، در قسمت اول که الآن دارین میخونین سه فرمِ ماضی، مضارع و آیندهی ساده رو میگم و بقیهی افعال رو در آیندهی نهچندان دور :)
یادآوری
1- همونطور که در درس قبل اشاره شد، کلمات دو نوع اند: ساده و مرکب؛ افعال، همگی از کلمات مرکب اند
2- قواعد اسپرانتو هیچ استثنایی ندارند، شاید گاهی فرمهای عجیب غریبی ببینید و احساس کنید اشتباه کردین، مثلا مصدرِ فعلِ «دانستن» در اسپرانتو میشه scii؛ اما یادتون باشه قوانین اسپرانتو هیچ استثنایی ندارند.
نکات حاشیهای
ما از افعال برای ساخت جملات استفاده میکنیم دیگه! حالا که میخواین افعال رو یاد بگیرین، باید جمله بنویسید و برای نوشتن جمله این نکات رو به یاد داشته باشید:
1- در اسپرانتو، بر خلاف بسیاری از زبانهای دیگه، ترتیب عباراتِ فاعلی/مفعولی/قیدی و فعل اهمیت نداره، من در آموزشهام کلا ترتیبِ زبان انگلیسی رو رعایت میکنم چون باهاش راحتترم اما شما میتونید باب میلتون این ترتیب رو عوض کنید؛ ترتیب عبارات در انگلیسی: فاعل + فعل + مفعول + سایر اجزا
2- چون کلمات ترتیب ندارند، برای اینکه فاعل و مفعول درست تشخیص داده بشن، برای مفعول یک نشانه تعریف شده است (مثل علامتِ را در فارسی برای مفعول)، علامتِ مفعولی n است که در کلماتِ مرکب، بعد از پایانه آورده میشود.
mi lernas esperanton rapide = من باد میگیرم اسپرانتو را به سرعت
rapide lernas mi esperanton = به سرعت یاد میگیرم، من، اسپرانتو راesperanton rapide lernas mi = اسپرانتو را، به سرعت یاد میگیرم، منجملات بالا، هر سه درست هستند و هر سه یک معنا دارند، اما جملهی اول، که به زبانهای اروپایی نزدیکتر است متداول تر است.
3- افعال، برای اشخاص تغییر نمیکنند! یعنی صرفِ فعل در اسپرانتو فقط برای زمانهای مختلف است نه اشخاص مختلف، مثال:
mi estas feliĉa = من شاد هستم
vi estas feliĉa = تو شاد هستی
mato estas feliĉa = مَـ ــت شاد استهمینطور که میبینید، فعل، متناسب با فاعل تغییر نمیکند.
4- کلمهی ne به معنای «نه» است و اگر پیش از فعل بیاید، آن را منفی میکند.
mi estas feliĉa = من شاد هستمmi ne estas feliĉa = من شاد نیستم
0- شناخت ریشهی افعال
ریشهی افعال رو از طریق مصادر میشناسیم، پایانهی مصدرساز i هست؛ ریشهی فعل، همان مصدرِ فعل است بدونِ i (مثلِ فارسی که بُنِ ماضیِ فعل همان مصدرِ فعل است بدون ن!) مثال:
dormi = خوابیدنdorm: ریشهی فعلlabori = کار کردنlabor: ریشهی فعلvivi = زندگی کردنviv: ریشهی فعلvidi = دیدنvid:ریشهی فعلiĝi = شدنiĝ: ریشهی فعلlerni = یاد گرفتنlern: ریشهی فعلskribi = نوشتنskrib: ریشهی فعلami = دوست داشتنam: ریشهی فعل
توجه کنید که ریشهی فعل، به تنهایی فاقد معناست و حتما باید پایانه به آن اضافه شود.
1- فعل ماضی
پایانهی فعل ماضی is هست، وقتی به ریشهی فعل، پایانهی is اضافه شود، فعل ماضی ساخته میشود.
mi dormis = من خوابیدمmato dormis = مـ ـت خوابیدmi vidis vin = من تو را دیدمvi ne amis min = تو مرا دوست نداشتیla = حرف تعریف، معادلِ فارسی ندارد، معادلِ الـ در عربی، the در انگلیسی یا le در فرانسویen = درĉambro = اتاق
mi skribis la libron en la ĉambro = من کتاب را در اتاق نوشتمperŝa = فارسیangla = انگلیسیlingvo = زبانsed = اما
vi ne lernis angla lingvo, sed vi lernis perŝa lingvo = تو زبانِ انگلیسی را یاد نگرفتی، اما زبانِ فارسی را یاد گرفتی
2- فعل مضارع
پایانهی فعل مضارع as است.
oficejo = اداره
mi laboras en la oficejo = من در اداره کار میکنمmi ne dormas en la oficejo = من در اداره نمیخوابمmi vivas en irano = من در ایران زندگی میکنمmi ne vivas en pakistano = من در پاکستان زندگی نمیکنمdeziri = خواستنke = کهmi deziras vin ke amas min = من از تو میخوام که منو دوست بداریnova = جدیدleciono = درسĉiu = هرnokto = شبpor = برایmi skribas nova leciono por vi ĉiu nokto ke vi lernas esperanton = من هر شب درسِ جدیدی برای شما مینویسم که اسپرانتو را یاد بگیرید
3- فعل آینده
پایانهی فعلِ آینده، os است
از = elبه = alاسپانیا = hispanio
آمدن = veni
من از ایران به اسپانیا خواهم آمد = mi venos el irano al hispanioعبدالله = abdulo
کشتن = mortigiعبدالله مرا خواهد کشت = abdulo mortigos min
4- تمرین
سعی کنید جملات زیر رو خودتون بنویسید:
دیروز، سارا عصبانی بود و وقتی مرا دید، مرا زد
دیروز = hieraŭسارا = Saraoعصبانی = koleraو = kajوقتی = kiamدیدن = vidiبودن =estiزدن = batiامروز به جعفر میگم که تو کیمیا رو دوست داری و به خاطرِ اون به ایران اومدیامروز = hodiaŭجعفر = jafaroکیمیا = kimijaoو = kajبه خاطرِ اون = por ŝiبه = alگفتن = diriدوست داشتن = amiآمدن = veni