مت یک انسان است (یا سعی میکند باشد)، به اندازهای عمر کرده که بداند زندگی بیارزشتر از آن است که خود را درگیر مسائل کوچکش کند اما به اندازهای از زندگی سیر نشده که دست از آن بکشد.
او دوست ندارد خودش را تعریف کند، خوب یا بد! از سلطنت واژگان متنفر است و حکمرانی بر احساسات را ترجیح میدهد، میخواهد وقتی نامش شنیده میشود به جای کلماتی همچون چاق، لاغر، بلند یا کوتاه، احساسات و خاطراتی در ذهن متبادر شوند که در قلمروی ناچیز کلمات نگنجند.
با وجود این توصیفات، او برای انتقال اندیشه، ناچار به استفاده از کلمات است و گهگاه، از لابهلای کلمات، چیزهایی برون میتراود که نباید بتراود اما چه میشود کرد جز دیدن و آه کشیدن؟
معنی لاماتو چیه؟
لاماتو از اسپرانتو میاد، La Mato در اسپرانتو معادل The Mat در انگلیسی هست که به فارسی میشه «مت» :)